جدول جو
جدول جو

معنی شغب ناک - جستجوی لغت در جدول جو

شغب ناک
پرآشوب، پرشور، برای مثال به خدمت بر زمین غلتید چون خاک / خروشی برکشید از دل شغب ناک (نظامی۲ - ۱۶۰)
تصویری از شغب ناک
تصویر شغب ناک
فرهنگ فارسی عمید
شغب ناک
(شَ غَ)
صاحب آوازه. (آنندراج). خروشان. نالان. فریادکنان. (یادداشت مؤلف). غرش کنان. با شور و غوغا:
تا روی به جنبش ننهد ابر شغب ناک
صافی نشود رهگذر سیل ز خاشاک.
منوچهری.
برآورد از جگر آهی شغب ناک
چو مصروعی ز پای افتاد بر خاک.
نظامی.
به خدمت بر زمین غلطید چون خاک
خروشی برکشید از دل شغب ناک.
نظامی.
زد نعره ای آنچنان شغب ناک
کافتاد هزاهزی در افلاک.
نظامی.
زآن جملۀ آهوان چالاک
بود آهوکی عجب شغب ناک.
نظامی.
دریغا آنچنان سرو شغب ناک
ز باد مرگ چون افتاد بر خاک.
نظامی.
بحر شغب ناک چو گشت آشکار
بر صفت قطره نهان گم شدم.
عطار
لغت نامه دهخدا
شغب ناک
صاحب آوازه، فریاد کنان، خروشان
تصویری از شغب ناک
تصویر شغب ناک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شب ناز
تصویر شب ناز
(دخترانه)
زیبایی شب، ناز شب
فرهنگ نامهای ایرانی
(شِ کَ)
چین دار. شکن دار. (یادداشت مؤلف) : غرص، شکن ناک شدن اندام برای لاغری بعد فربهی. (منتهی الارب). در خراسان شکن ناک را به اشیاء اطلاق میکنند و در انسان می گویند: ’چروک دار’ هرچند چروک را در جامه هم استعمال می کنند
لغت نامه دهخدا
(شَ رَهْ)
آزمند. حریص. رجوع به آزمند و شره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شغبناک
تصویر شغبناک
بلند آوازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشوب ناک
تصویر آشوب ناک
پر آشوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر ناک
تصویر شیر ناک
جایی که شیر در آن راوان باشد شیر لان
فرهنگ لغت هوشیار